تجارت مواد مخدر علیرغم طبیعت غیرقانونی آن، تجارت بسیار وسوسه انگیزی برای فعالان این بخش محسوب میشود. فقط برای تصور حجم فعالیتهای این بخش میتوان به این گزارش اشاره نمود که: «در یکی از سالهای دهه ۱۹۸۰ میلادی ارزش فروش مواد مخدر از درآمد ناشی از فروش نفت در جهان پیشی گرفت و در حال حاضر فقط حجم فروش اسلحه بیش از آن است ولی سود فروش مواد مخدر بیشتر است، زیرا مالیاتی ندارد[۱]». دقت در این خبر عمق فاجعة تجارت مواد مخدر را نشان میدهد. اخبار بسیار زیادی از گوشه و کنار جهان به گوش میرسد که فعالان بخش قاچاق مواد مخدر، غالباً با حمایت دولتمردان آن کشورها به ادامه فعالیت خود میپردازند. سؤالی که به ذهن بسیاری از محققین این پدیدة شوم میرسد، این است که علیرغم تلاشهای جهانی که لااقل اخبار آن در همه جا منتشر میشود؛ چرا هنوز تولید، صدور و پخش این مواد رایج است؟! در صورتی که مبارزه با این پدیده نباید لااقل برای ایران قاعدتاً از ۸ سال جنگ با کشوری که ماشین جنگی بزرگی داشت، سختتر باشد. از طرفی، جابجایی این حجم مواد مخدر و عبور از ایستهای بازرسی بسیار قابل تأمل است. به عبارت دیگر، تنها در صورتی میتوان این حجم از مواد را در کشور جابجا نمود که به اصطلاح قاچاقچیان جاده سفید باشد. یعنی از قبل در روز معین جابجائی مواد،کلیه مأمورین مسیر عبور مواد مخدر از مبدأ تا مقصد ملزم به عدم بازرسی کلیه وسائط نقلیه عبوری شده باشند. گفتنی است؛ از لحاظ قاچاقچیان، هرچه مبارزه با قاچاق بیشتر شود، ریسک قاچاق بیشتر میگردد و از طرف دیگر، درآمد قاچاق نیز با افزایش قیمت آن شدیداً افزایش مییابد و در نتیجه، مبارزه دولت با قاچاق برای قاچاقچیانی که از مأمن امنی در کشور برخوردار هستند، بسیار باصرفه است و ریسک آنان افزایش نمییابد، ولی درآمد آنها افزایش مییابد. از طرفی، رقبای ضعیف آنان نیز از بازار خارج خواهند شد. لذا، میتوان حتی در مواردی فعالیتهای مبارزه با قاچاق را در جهت افزایش درآمد قاچاقچیان و به نفع آنان دانست و نهایتاً، توسعه و ترویج قاچاق دانست.